قدس آنلاین: «عشق به من میگوید» شامل عاشقانههایی از آدونیس، «عیسی پسر انسان» دربردارنده سرودههایی از جبران خلیل جبران و ترجمه سرودههایی از نزار قبانی، محمد الماغوط و ... از جمله کارهایی است که او در سالهای اخیر برای معرفی هرچه بهتر ادبیات منطقه انجام و ارائه کرده است.
«سپیدهدم حواصیل» عنوان تازهترین کتاب اوست که به معرفی ادبیات عمان میپردازد. نویسنده در این اثر تلاش کرده تا ادبیات این کشور در حوزههای مختلف از جمله شعر و داستان را معرفی کند؛ کتاب شامل بخشهای مختلف است: پژوهش ادبی، داستان، شعر دیروز و شعر امروز عمان. به همین دلیل شاید بیراه نباشد اگر ادعا کنیم که این اثر اولین کتاب منسجم در معرفی ادبیات عمان است.
بیدج ابتدا به معرفی هریک از ادبای عمان پرداخته و در ادامه، اثری از آنها را ترجمه کرده است. طاهر بن خمیس بن سعید العمیری، بشری خلفان، ، مبارک بن عیسی الجابری، جوخه الحارثی، حسام المسکری، حمد بن رشید بن راشد، اشراق النهدی و... از جمله کسانی هستند که در این اثر از آنها یاد شده است.
* «سپیده دم حواصیل» چه دوره ای ادبیات عمان را در بر میگیرد؟
** در این کتاب حدود 20 شاعر عمانی معرفی شده است که 5 شاعر مربوط به چند قرن گذشته عمان بوده اند و جزء شاعران کلاسیک این کشور هستند اما بقیه شاعران مربوط به زمان حاضر هستند که در کشور عمان زندگی میکنند، شعر میگویند و بعضی شان هم شهرت جهانی دارند یعنی علاوه بر اینکه در کشور خودشان معروف هستند، در سایر کشورهای عرب زبان و دنیا هم شناخته شده هستند.
* در این کتاب داستان و مقاله هم آورده شده که مخاطب با خواندن آنها تقریبا با کشور عمان آشنا میشود. موضوع مقالههای منتشر شده چیست و داستانها مربوط به چه دوره ای است؟
** بله علاوه بر شعر و شاعران دو گونه ادبی داستان و مقاله هم در این اثر گنجانده شده است. 13 داستان کوتاه از 13 داستان نویس این کشور که هر کدام از داستانها نمایانگر طرز زندگی مردمان آن کشور است چون داستان گونه ادبی جدیدی است لذا همه داستان نویسانی که نمونه ای از داستان آنها در اثر آورده شده است، حی و حاضر در عمان زندگی میکنند. به هر حال یکی از دغدغههای نویسندهها و صاحبان قلم این است که نوع زیست جامعه شان را بازتاب دهند بنابراین، این داستانها میتواند ما را با ادبیات و جامعه محل زیست این نویسندهها یعنی کشور عمان آشنا کند. 3 مقاله هم درباره چند و چون شعر منتشر شده است. موضوع مقالات درباره چگونگی پدید آمدن شعر در عمان و موقعیت فعلی این نوع ادبی است.
* شعر امروز عمان در چه موقعیتی از جریانهای ادبی شعر عرب قرار دارد؟
** عمان پیرو شعر جهان عرب است چون کشور کوچکی است نمیتواند مثل کشورهای مصر،عراق و فلسطین طلایه دار شعر عرب باشد اما عمان در شعر حرفی برای گفتن دارد و شعرش قابل عرضه است. مخاطب با خواندن سه مقاله در جریان شعر عمان قرار میگیرد. یکی از مقالات در مورد شعر عامیانه است. درکشورهای عربی علاوه بر اینکه زبان فصیح رواج دارد اما هر کشوری لهجه مخصوص دارند. عمانیها هم لهجه خودشان را دارند و آن جا شعر گفتاری و محاوره ای رواج دارد. شاعران بسیاری هم با همین گویش شعر میگویند که در یکی از مقالات، به تفصیل به این موضوع پرداخته است.
* گویا « سپیدهدم حواصیل » اولین کتابی است که به طور جامع به ادبیات عمان پرداخته است .
** پیش از این دو ترجمه از رمان برنده بوکر در ایران ترجمه شده بود و این ترجمهها همه آن چیزی است که ما از ادبیات عمان داشته ایم. این ترجمهها مربوط به اثر خانم جوخه الحارثی است که با رمان «اجرام آسمانی» برنده بوکر انگلیسی شد در ایران ترجمه شده است . یک ترجمه از زبان عربی و یک ترجمه از زبان انگلیسی. یکی از داستانهای کوتاه همین نویسنده را من در اثری که ترجمه کرده ام،آورده ام. اما غیر از این دو ترجمه تا به حال اثری از کشور عمان ترجمه نشده بود و کتاب « سپیدهدم حواصیل »اولین اثری است که به طور خلاصه و جامع به ادبیات این کشور پرداخته است.
* با توجه به ترجمه ای که از این اثر ارایه داده اید. ادبیات چقدر میتواند در شناساندن فرهنگ ملتها و جوامع به دنیا کمک کند؟
** ادیبان زبان مردم زمانه شان هستند. همه مردم نمیتوانند، بنویسند و همه مردم هم نمیتوانند همه چیز را تجربه کنند. لذا ادیبان، نویسندگان، شاعران و پژوهشگران چیزهایی مینویسند برای ارایه تجارب دیگران به مردم. ما از تجارب مردم دنیا خبر نداریم مگر آنکه آنها را در اثری بخوانیم؛ شعر، داستان و یا یک کتاب. با آنکه بین ما و کشور عمان فقط آبهای کبود خلیج فارس و دریای عمان فاصله هست و ایرانیهایی هم در آن جا زندگی و کار میکنند اما اطلاعات خاصی از این کشور نداریم. این کتاب میتواند تصویری هر چند مختصر از این کشور به ما ارایه دهد.
* ادبیات کشور عمان در دنیا چه جایگاهی دارد؟
** عمان کشور کوچکی است . قاعدتا هر ادبیاتی قدرتمندی اش به تعداد جمعیت آن است. عمان با یک میلیون جمعیت چقدر میتواند شاعر و یا نویسنده داشته باشد. با این حال ادبیات عمان خودش را به دنیا معرفی کرده . بعد از نجیب محفوظ نویسنده مصری نویسنده عرب زبانی توانسته بود جایزه بین المللی را از آن خود کند اما جوخه الحارثی از کشور عمان توانست برنده بوکر انگلیسی باشد. این نشان میدهد این کشور با تعداد کم نویسنده و شاعر توانسته ادبیات خودش را به جهان عرضه کند.
* با توجه به مسایل خاورمیانه و سوءتفاهمهایی که بین کشورهای خاورمیانه وجود دارد. ترجمه چه تاثیری در برطرف شدن این سوء تفاهمها در دنیای امروز دارد و کشور ما چقدر از این ابزار به نفع خودش استفاده میکند؟
** ترجمه نقش مهمیدر شناخت جوامع از هم دارد. از آنجا که معمولا ادبیات آیینه جامعه اش است با خواندن چنین کتابهایی با مردم، طرز فکر و دغدغهها و آلام یک جامعه آشنا میشویم. این آَشنایی میتواند دشمن بالقوه و دوست بالفعل ما را مشخص کند. همان طور که گفتید در حال حاضر سوء تفاهمهای بزرگی بین ایران و بعضی کشورهای جهان عرب وجود دارد که ادبیات میتواند این سوءتفاهمها را تا حدود زیادی رفع کند.رایزنیهای سیاسی و مراودات اقتصادی جایگاه خودشان را دارند اما آنچه ماندگار است ادبیات است. ادبیات اگر ترجمه شود میتواند فرهنگ واقعی ملتها را به جوامع نشان دهد. حتما کتاب خانم الحارثی توسط خودش و یا موسسه ای به زبان انگلیسی ترجمه شده که توانسته در دنیا دیده شود. ما هم برای اینکه ادبیات مان را از انزوا در بیاوریم و به دنیا بشناسانیم باید آن را به جهان نشان دهیم. این وظیفه نهادهای فرهنگی و موسسات ذیربط و افراد دلسوزاست. چون وظیفه مترجم فقط ترجمه است. بازاریابی و تبلیغ کتاب بحث دیگری است که از عهده یک شخص خارج است.
فکر میکنید چرا در جهان فرهنگ گذشته ما را میستایند چون سعدی، حافظ، مولانا ، فردوسی و عطار به زبانهای مختلف ترجمه شده اند. شاهنامه در مصر ترجمه شده و به شکل نفیس چاپ شده است. 400 سال پیش کلیات سعدی در آلمان و فرانسه ترجمه شد. اینها باعث شناساندن فرهنگ گذشته ما شده است. اگر فرهنگ امروز ایران را کم تر میشناسند و نسبت به ما سوءتفاهم دارند چون ادبیات امروز ما ناشناخته مانده است. مترجم نمیتواند هم کتاب پیدا کند، هم ترجمه کند و هم دنبال ناشر در خارج از کشور باشد و هم دنبال توزیع اثرش بدود. مسوولین و نهادهای فرهنگی مرتبط (که در ایران کم هم نیستند) باید دست به دست هم دهند و در جهت اعتلای فرهنگی و شناساندن فرهنگ ایران به دنیا تلاش کنند. وظیفه کمیسیون فرهنگی مجلس شناساندن ادبیات امروز ایران به جهان است. این کمیسیون باید نهادهای مرتبط را موظف کند آثار خوب را شناسایی کنند و حداقل به 5 زبان زنده جهان ترجمه کنند تا دنیا ایران را بشناسد ، ایرانی که به دنبال جنگ افروزی نیست بلکه انسانی فکر میکند و خواهان صلح است.
انتهای پیام/
نظر شما